محمدحسين جونمحمدحسين جون، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

علي بابا

اي جانم

الهي من فداي اون خنده هاي شيرين مثل قندت بشم فداتشم نيني دوست داشتني
13 مرداد 1394

سه شنبه برداشت دو

بازم سلام راستي ميخواستم اسم هايي كه واسه نيني عزيزم انتخاب كردم رو رونمايي كنم : اول اينكه از قبل از اينكه باردار بشم هرچي سايت بود دنبال اسم هاي عجيب و غريب گشتم ازين اسم ها كه بايد بپرسي ببخشيد نيني تون دخمله يا پسري   ولي به اين نتيجه رسيدم كه هيچ كدام از اين اسم ها من رو راضي نمي كنه و از اون جايي كه تقريبا نزديك تولد حضرت زهرا (س) از باردار بودنم مطمئن شدم براي دختر گلم نازنين زهرا   و از آنجايي كه ارادت خاصي به حضرت محمد دارم و نيني مون به اميد خدا ربيع الاولي هم هست براي گل پسرم محمدحسين   واي خدا اگر دوقلو بودن و من دوتاشون رو داشتم   آخه من ازون بچگي عاشق نيني كوچولو ها و بچه بودم و بالاخره ا...
13 مرداد 1394

سه شنبه برداشت يك

سلام و صبح بخير الان كه دارم مينويسم ساعت يك ربع مونده به هشت  محل كار هستم خيلي خوشحالم كه روزا داره زود ميگذره چون كه من به زودي زود مامان ميشم و نيني جونم مياد تو آغوشم واي به نظرم هيچ حسي به زيبايي مادر شدن نيست هميشه و هرلحظه دعا ميكنم تا همه اين حس زيبا را تجربه كنند واي خدايا اگر هزاران بار هم شكر كنم نميتونم گوشه اي از لطفي كه به من كردي رو جبران كنم فقط كوتاه ميگم ممنون به خاطر اينكه نگاهم ميكني و حواست به ما هست خداي خوبم شكر. ...
13 مرداد 1394

بازم دوشنبه

الهي فدات بشم دخمل كوچولوي ناز يعني ميشه خداي مهربون يدونه روزيم كنه خداجون يك كاري كنه روزا زودتر بگذره تا نيني خوشگله بياد تو بغل مامانيش و باباييش ...
12 مرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علي بابا می باشد